حل مساله یا تعریف مساله؟!
فکر میکنم مشکل اصلی ما در تعریف مساله است نه حل مساله! درواقع مسالهی اشتباه را با فرضیات خودمان تعریف میکنیم درحالی که مسالهی اصلی
فکر میکنم مشکل اصلی ما در تعریف مساله است نه حل مساله! درواقع مسالهی اشتباه را با فرضیات خودمان تعریف میکنیم درحالی که مسالهی اصلی
یادم هست هشت یا نه ساله که بودم همسایهای داشتیم که اعتیاد به خرید داشت و هربار وسیلهی تازهای برای خانه و آشپزخانهاش میخرید. حالا
فارسینویسی به چه قیمت؟ عجیب نیست که «یوایکسرایتر» را «تجربهنویس» ترجمه میکنند؟… به نظر من این عبارت، خودش نشاندهندهی این است که ما هنوز یوایکسرایتینگ
دوستم تعریف میکرد مصاحبهکننده به حالت یه بازجو که چیزی نمونده مُچ مجرم رو بگیره، ازش پرسیده: بگو ببینم! پیشخوان درسته یا پیشخان؟ دوستم هم