ارتباط یوایکسرایتینگ با انواع فونتها
من پیش از اینکه یوایکسرایتر باشم مدیر آژانس کانتنتتلنت هستم که پروژههای محتوایی کسبوکارهای مختلف را به کمک تیمم پیش میبرم. چندوقت پیش فردی به
من پیش از اینکه یوایکسرایتر باشم مدیر آژانس کانتنتتلنت هستم که پروژههای محتوایی کسبوکارهای مختلف را به کمک تیمم پیش میبرم. چندوقت پیش فردی به
ایونتهای حضوری با این شعار تبلیغ میشوند که بشتابید برای شبکهسازی! ولی حداقل برای منی که دلش رابطهی معنادار میخواهد، هیچچیز انقدر سریع اتفاق نمیافتد.
تجربهی من نشان میدهد یوایکسرایتینگ انگلیسی سادهتر پیش میرود، به چند دلیل: • محصولات زیادی برای بنچمارک وجود دارد و این یعنی 80 درصد راه،
فکر میکنم مشکل اصلی ما در تعریف مساله است نه حل مساله! درواقع مسالهی اشتباه را با فرضیات خودمان تعریف میکنیم درحالی که مسالهی اصلی
یادم هست هشت یا نه ساله که بودم همسایهای داشتیم که اعتیاد به خرید داشت و هربار وسیلهی تازهای برای خانه و آشپزخانهاش میخرید. حالا
فارسینویسی به چه قیمت؟ عجیب نیست که «یوایکسرایتر» را «تجربهنویس» ترجمه میکنند؟… به نظر من این عبارت، خودش نشاندهندهی این است که ما هنوز یوایکسرایتینگ
دوستم تعریف میکرد مصاحبهکننده به حالت یه بازجو که چیزی نمونده مُچ مجرم رو بگیره، ازش پرسیده: بگو ببینم! پیشخوان درسته یا پیشخان؟ دوستم هم
مدیر محصولی که نمیتواند فکر کند و تصمیم بگیرد که مدام میگوید من حوصلهی دردسر ندارم، مدیر محصولی که جسارت ندارد مجبور میشود دنبالهرو باشد.
چیزی که مدتهاست دربارهی خودم کشف کردهام این است که نمیتوانم با کسی کار کنم که باهوش نیست. حالا بگذریم از این که باهوش بودن